گاردین: ایران و اسرائیل جعبه پاندورا را باز کردند!
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۶۴۰۶۲
گاردین در تازهترین نوشتار به بررسی موج جدید تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل پرداخته است. نویسنده این مطلب برای گاردین آخرین حلقه از زنجیره تنش میان دو طرف را روایت برخی رسانهها و مقامهای آگاه غربی درباره حمله روز جمعه رژیم اسرائیل به پایگاهی نظامی در نزدیکی اصفهان قرار داده و مینویسد:
به گزارش جماران، انتقامجویی اسرائیل به طرز شگفتانگیزی محدود بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا به نظر میرسد که همه چیز میان دو طرف تمام شده است. اگر درست باشد این یک درمان البته موقت است که نشان میدهد که فشار شدید ایالات متحده بر اسرائیل برای اعمال خویشتنداری با حمایت بریتانیا و دیگران نتیجه داد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا پس از دفع موفقیتآمیز حمله هوایی بیسابقه و گسترده ایران به اسرائیل، از نخست وزیر این رژیم خواسته بود که غائله را تمام شده فرض کند. اما به نظر میرسد که در دی انای نتانیاهو چنین برخورد نهفته نیست و او به طور غریزی به زور متوسل میشود. در حالی که تندروهای اسرائیلی از نتانیاهو خواسته بودند که واکنش جدی نشان دهد، اما شاید بتوان گفت که پاسخ روز جمعه او نشان داد که حرف ایالات متحده اجرایی شده است. البته کمکهای حیاتی ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در آخر هفته گذشته را نمیتوان نادیده گرفت.
احمقانه است اگر فرض کنیم این پایان کار است. خصومت درونی، سیاسی و ایدئولوژیک، هنوز دو دشمن را مقابل هم قرار داده است. هر دو دولت درگیر اختلافات داخلی هستند که به غیرقابل پیش بینی بودن رفتارهای آنها کمک میکند. میتوان گفت که دو طرف جعبه پاندورا رویارویی را باز کرده اند. (کنایه از انجام یا شروع کاری که باعث مشکلات پیشبینی نشده زیادی میشود.)
اکنون ایران میتواند در هر زمان، مستقیم یا غیرمستقیم دوباره به اسرائیل حمله کند. اسرائیل که روز جمعه نشان داد در صورت تمایل میتواند به تأسیسات هستهای ایران ضربه بزند، هم میتواند دفعه بعد اقدامی به مراتب بدتر انجام دهد.
این بن بست اسرائیل و ایران به طور تفکیک ناپذیری با مناقشه فلسطین در هم تنیده است و البته به نفع هیچ کدام نیست. اکنون غرب پیش از پیش بر سر دو راهی سختی قرار گرفته است. دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا، عملا یک رویکرد یک طرفه، اما با دو نمای بیرونی متفاوت را اتخاذ کرده است. او با تأخیر، اما به هرحال برای برقراری آتش بس در غزه تلاش میکند که البته تاکنون ره به جایی نبرده است. یکی از دلایل این شکست ممکن است عدم تمایل دولت ریشی سوناک از استفاده از اهرم فروش تسلیحات بریتانیا به اسرائیل باشد. دلیل دیگر، امتناع کامرون از محکوم کردن حمله هوایی اول آوریل اسرائیل به مقر دیپلماتیک ایران در دمشق است که منجر به کشته شدن فرماندهان ارشد ایرانی شد.
کارشناسان سازمان ملل میگویند این حمله ناقض قوانین بین المللی است. کامرون هفته گذشته اعتراف کرد که اگر کنسولگری بریتانیا به طور مشابه مورد حمله قرار گیرد، بریتانیا «پاسخ قاطعانه» نشان خواهد داد. اما او نمیتوانست خود را متقاعد به اعتراف به اشتباه اسرائیل هم در این حمله بکند. این موضع پیش فرض طرفدار اسرائیل، نگرش بسیاری از دولتهای غربی را مشخص میکند.
وقتی به طور گستردهتری تحولات را از لنز برنده و بازنده ارزیابی میکنیم تشخیص جایی که اوکراین ایستاده، سخت نیست. آنها باز هم با ریاکاری و استاندارد دوگانه غرب روبه رو شده اند. آنها برای بیش از دو سال خواهان دریافت پوشش هوایی ناتو و دفاع موشکی مکفی در برابر حملات روسیه بودند، اما این اسرائیل بود که بلافاصله از چنین موهبتی موقع بارانی از موشک و پهپادهای ایرانی برخوردار شد.
به همین ترتیب، فلسطینیهای محاصرهشده با ناامیدی تماشا کردهاند که مجموع اتفاقهای رخ داده همبستگی نسبی جهانی برای کمک به آنها را متزلزل کرده است. آژانسهای امدادی همچنان درباره قحطی قریب الوقوع در غزه هشدار میدهند. حدود ۳۴۰۰۰ فلسطینی در شش ماه گذشته به دست اسرائیل کشته شده اند. حمله به تأخیر افتاده اسرائیل به رفح نزدیک است.
نویسنده این مطلب برای گاردین در ادامه ادعا کرده که فضای فعلی هیچ برندهای ندارد. با وجود آنکه تهران میگوید عامدانه به منظور صرفا هشدار دادن به اسرائیل حمله موشکی و پهپادی را برنامه ریزی کرده، اما نویسنده ادعا میکند که این حمله هم محدودیتهای نظامی ایران را آشکار کرد و هم با وضع تحریم برای ایران گران تمام شد.
او در ادامه مینویسد: اسرائیلیها هم دلیل کمی برای جشن گرفتن دارند. اسرائیل حملات ایران را دفع کرد، اما سیاست بازدارندگی معروف آن تکه تکه شده و اسطوره قلعه تسخیرناپذیر اسرائیل در هم شکسته است. در همین حال، بیش از ۱۳۰ گروگان در غزه باقی مانده اند، حماس شکست ناپذیر به نظر میرسد و نارضایتیها از نتانیاهو در اسرائیل هم افزایش یافته است.
در مورد بایدن، او سرانجام پس از مدیریت نادرست بحران از پس هفت اکتبر حالا در حال به دست آوردن چیزهایی است، اما تا پایان فاصله زیادی دارد. ایران معمای کلی بایدن در خاورمیانه را پیچیدهتر میکند. بایدن از نظر سیاسی نمیتواند از اسرائیل فاصله بگیرد. اما رهبری نتانیاهو خطرناک و سمی است و میتواند کمپین انتخاباتی بایدن را به هم بزند.
در هفته گذشته خاورمیانه از تنش وسیع و گسترده قسر در رفت. تا کنون، آتش سوزی پیش بینی شده در سطح منطقه شعله ور نشده است.
از سوی دیگر، در سایر نقاط جهان از سودان جنگ زده تا هائیتی، سومالی و میانمار هم بحرانها ادامه دارند. به نظر میرسد که یک استدلال قوی ظهور پیدا کرده که میگوید حل مناقشه اسرائیل و فلسطین کلید حل سایر مسائل در منطقه خاورمیانه است. این پرونده زمان، انرژی و منابع دیپلماتیک زیادی را جذب میکند؛ نظام بین الملل را مسموم میکند و توازن سیاست غرب را به هم میزند.
این وضعیت به نفع بازیگرانی مانند ایران است. در جهان به هم پیوسته امروز، مخالفت کوته بینانه اکثر اسرائیلیها با یک کشور مستقل فلسطینی به مشکلی برای همه تبدیل شده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل نظر می رسد روز جمعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۴۰۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اشتباه نتانیاهو به ایران فرصت داد بازدارندگی اسرائیل را نابود کند
روزنامه هندو معتقد است: پرونده نسلکشی اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری به علاوه ضعیف شدن اسرائیل پس از جنگ غزه، این فرصت را به ایران داد تا با حمله به اسرائیل، قواعد بازی را تغییر دهد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه هندو با بررسی تحولات اخیر نوشت: در مارس ۲۰۱۸، از بنیامین نتانیاهو پرسیده شد که سه تهدید بزرگ پیش روی اسرائیل کدامند؛ او پاسخ داد: «ایران، ایران، ایران. ایران در حال ساختن امپراتوری در خاورمیانه است.» باسابقهترین نخستوزیر اسرائیل، هرگز در مورد ایران رودربایستی نداشته است.
او تلاش داشت هم برای رأیدهندگان داخلیاش و هم برای متحدان خارجی، چهره خود را به عنوان سیاستمداری قدرتمند که میتواند در برابر تهدید ایران ایستادگی کند، نشان دهد. با این حال، در دوران نخستوزیری وی بود که ایران در ۱۴ آوریل، حملهای گسترده با پهپاد و موشک به سمت اسرائیل انجام داد؛ این اولین حمله اینچنینی بود که از سوی یک بازیگر دولتی به اسرائیل در طول بیش از سه دهه گذشته انجام شد. ایران با حمله مستقیم به اسرائیل، خط قرمز را زیر پا گذاشت و این اقدام بازدارندگی تلآویو را از بین برد. پاسخ اسرائیل به حمله ایران، همانطور که وزیر امنیت ملی نتانیاهو، ایتمار بنگویر توصیف کرد، «ضعیف» بود. پس از دور اول [درگیری]، زمانی که هر دو طرف از لبه پرتگاه عقبنشینی کردند، این بحران چند بعدی، تمایل ایران به ریسکپذیری در غرب آسیای به طور فزاینده بیثبات، تردید استراتژیک آمریکا و وابستگی تقریباً کامل اسرائیل به ایالات متحده برای امنیت خود را تقویت میکند.
سالهاست که جنگ سایهها بین اسرائیل و ایران در جریان است. در سالهای اخیر، اسرائیل در سوریه منافع ایران را هدف قرار داده است. این کشور همچنین عملیاتهایی را در داخل ایران انجام داده است، از جمله ترور محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای، در نوامبر ۲۰۲۰. این عملیاتها اسرائیل را بیشتر جسور کرد. پس از ۷ اکتبر، اسرائیل جنگ سایه را تشدید کرد و در ۲۵ دسامبر، سید رضی موسوی، مشاور ارشد سپاه پاسداران را در سوریه ترور کرد. آنها سپس محمدرضا زاهدی، یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران را در محوطه سفارت ایران در دمشق ترور کردند. مقامهای اسرائیل بعداً به رسانههای آمریکایی گفتند که انتظار نداشتند ایران به تلافی حمله به دمشق، حمله مستقیم انجام دهد. اقدام تلافیجویانه ایران، نتانیاهو را در دوراهی قرار داده. او همیشه طرفدار زور علیه تهران بوده. بسیاری استدلال کردند که حمله ایران به او فرصت عالی داد. اما واقعیت راهبردی که ایران در حمله خود انجام داد، برای نتانیاهو مطلوب نبود. در حالی که نتانیاهو طرفدار زور علیه ایران بود، برنامه او هرگز این نبوده که به تنهائی با ایران بجنگد. او رهبری، مشارکت و حمایت آمریکا را میخواست.
اما وقتی بایدن به او گفت که ایالات متحده به انتقامجویی اسرائیل نخواهد پیوست، گزینههای نتانیاهو را محدود کرد. او هنوز میتوانست اراده آمریکا برای دور ماندن از جنگ مستقیم اسرائیل و ایران را آزمایش کند. اما جنگ اسرائیل در غزه ناتمام مانده و او خواستار حمایت مستمر بایدن در حمله بود. این یک پیروزی نادر برای دولت بایدن بود زیرا متحد خود را مهار کرد تا از یک جنگ منطقهای جلوگیری کند. اما از دیدگاه اسرائیل، این واکنش ضعیفی بود که نتوانست قدرت بازدارندگی آن را تقویت کند.
ایران سالهاست که در جنگ در سایه خود با اسرائیل صبر استراتژیک نشان داده. به این دلیل که نگاهی بلندمدت به حضور رو به رشد خود در منطقه داشت. این کشور تعداد زیادی از فرماندهان و دانشمندان ارشد را در جنگ سایه از دست داده، اما حملات اسرائیل تاثیری بر نفوذ ایران نداشته است. برنامه هستهای ایران همچنان در حال گسترش است و متحدانش نیز به تقویت خود ادامه میدهند. اما به نظر میرسد حمله به کنسولگری ایران، تفکر استراتژیک در تهران را تغییر داد. ایران تصمیم گرفته که در قبال ادامه حملات اسرائیل به مقامات خود هزینهای را تحمیل کند.
ایران روابط استراتژیک بهتری با روسیه و چین دارد. ایران همچنین به درستی ارزیابی کرده که ایالات متحده تمایل پایینی برای درگیر شدن در جنگ طولانی دیگر در غرب آسیا دارد؛ آن هم در زمانی که چین و روسیه مستقیماً رهبری آمریکا در جهان را به چالش میکشند و در غرب آسیا، پس از شش ماه مبارزه با حماس، اسرائیل تا رسیدن به اهداف خود، یعنی برچیدن حماس، آزادی گروگانها و تقویت قدرت بازدارندگیاش فاصله زیادی دارد.
توسل اسرائیل به حملات گسترده علیه غزه که ۳۴ هزار نفر را به کام مرگ کشانده و تقریباً کل جمعیت غزه را به آوارگان تبدیل کرده، غوغای بینالمللی را برانگیخته است. پرونده نسلکشی علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری وجود دارد. حمله ۷ اکتبر و جنگ متعاقب آن در غزه، اسرائیل را تضعیف کرده است. این مسئله به ایران فرصت را داد تا با حمله آشکار به اسرائیل، قواعد بازی را تغییر دهد و بهرغم دفاع دستهجمعی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و اسرائیل، موشکهای بالستیکش را به هدف بزند.